English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
price index U شاخص قیمت
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
paasche price index U شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
level rod U شاخص
indicative U شاخص
indexed U خط شاخص
indexes U شاخص
dialed U شاخص
dialled U شاخص
tyupical U شاخص
index number U شاخص
gnomon U شاخص
indicator U شاخص
dial U شاخص
indexes U خط شاخص
dials U شاخص
aiming post U شاخص
critical U شاخص
indexed U شاخص
cephalic index U شاخص سر
scale U شاخص
index U شاخص
index U خط شاخص
aiming light U چراغ شاخص
absorption index U شاخص جذب
holotype U نمونه شاخص
active index U شاخص فعال
neon indicator U شاخص نئونی
critical period U دوره شاخص
index of absorption U شاخص جذب
critical region U ناحیه شاخص
roughness index U شاخص زبری
group index U شاخص گروه
critical values U مقادیر شاخص
aiming stake U شاخص کوچک
aiming post sleeve U روپوش شاخص
compression index U شاخص فشارپذیری
aiming post light U چراغ شاخص
cranial index U شاخص جمجمه
cross index U شاخص متقابل
validity index U شاخص اعتبار
indexing U شاخص گذاری
indicator gate U دریچه شاخص
indicator electrode U الکترود شاخص
levelling staff U شاخص تراز
index register U ثبات شاخص
sundial U شاخص افتاب
sundials U شاخص افتاب
cost indexes U شاخص هزینه
aiming post sleeve U غلاف شاخص
index of correlation U شاخص همبستگی
weight index U شاخص موزون
index number U عدد شاخص
index mark U علامت شاخص
index hole U سوراخ شاخص
wage index U شاخص دستمزد
vital index U شاخص حیاتی
seasonal index U شاخص فصلی
indexed U فهرست شاخص
discrimination index U شاخص افتراق
statistics U شاخص امار
production index U شاخص تولید
economic index U شاخص اقتصادی
economic indicator U شاخص اقتصادی
critical ratio U بهر شاخص
indexes U فهرست شاخص
characteristic curve U منحنی شاخص
bench mark U شاخص مبداء
position indicator U شاخص نماها
bain index U شاخص بین
polarity indicator U شاخص قطب
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
toughness index U شاخص نرمی
range indicator U شاخص مسافت
characteristic equation U معادلههای شاخص
sysctlg U پرونده شاخص
index U فهرست شاخص
readability index U شاخص خوانایی
indicator U نمایشگر شاخص
gnomonic U وابسته به شاخص
system catalog U پرونده شاخص
number index U شاخص عددی
retention index U شاخص بازداری
gnomonics U فن شاخص سازی
indicator U شاخص اندازه
general index U شاخص کلی
gnomon U شاخص شرعیات
difficulty index U شاخص دشواری
characteristic roots U ریشههای شاخص
oddsmaker U بازیگر شاخص
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
indexed list U لیست شاخص دار
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
indexed array U ارایه شاخص دار
indexed address آدرس شاخص دار
air pollution index U شاخص الودگی هوا
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
renewal index U شاخص قابل تجدید
colminator U دوربین شاخص توپ
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
range markers U چراغ شاخص مسیر
beach flag U پرچم شاخص اسکله
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
array index number U عدد شاخص ارایه
to turn the scales U عامل شاخص بودن
to be the clincher U عامل شاخص بودن
symbol U رمز اشاره شاخص
post indexing U شاخص گذاری بعدی
map index U فهرست شاخص نقشه ها
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
index of wholesale prices U شاخص قیمتهای عمده فروشی
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index addressing U نشان دهی شاخص دار
index of retail prices U شاخص قیمتهای خرده فروشی
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
gates opening indicator U شاخص باز شدن دریچه ها
consistency index U شاخص تغییر شکل پذیری
tidemark U میله شاخص جزر ومد
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
tidemarks U میله شاخص جزر ومد
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
bourse U قیمت
above rubies U بی قیمت
treasure U ذی قیمت
price U قیمت
all in price U قیمت کل
quotations U قیمت
quotation U قیمت
high priced U پر قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
worth U قیمت
cif U قیمت
valueless U بی قیمت
price limit U حد قیمت
invalued U بی قیمت
prices U قیمت
price line U خط قیمت
equivalent U هم قیمت
priceless U بی قیمت
value U قیمت
wage price spiral U قیمت
nominal U کم قیمت
cost U قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
equivalents U هم قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
values U قیمت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com